
تحقیق رایگان با موضوع روش پژوهش
3-2تحليلرفتگي آموزشي 17
4-2 رويكردهاي تحليل رفتگي 18
1-4-2 الگوي تقاضا ـ منابع 18
2-4-2 الگوي درگيري انگيزشي 19
5-2مؤلفههاي تحليلرفتگي آموزشي 20
6-2 نظريه شناختي آلبرت اليس 21
7-2تحريفهاي شناختي 23
1-7-2 تفكر دومقولهاي: 24
2-7-2 فاجعهانگيزي: 24
3-7-2 تعميم افراطي: 24
4-7-2 انتزاع دلبخواهي: 24
5-7-2 استنتاج دلبخواهي: 25
6-7-2 بزرگ جلوه دادن يا كوچك جلوه دادن: 25
7-7-2 برچسب زدن: 25
8-7-2 شخصيسازي: 25
8-2ارزيابي اوليه 26
9-2 تعريف باورهاي غير منطقي 27
10-2 خصوصيات باورهاي منطقي 28
11-2 طبقهبندي باورهاي غير منطقي 29
12-2 انواع باورهاي غيرمنطقي 29
1-12-2 باور غيرمنطقي توقع و تأييد ديگران: 29
2-12-2 باور غيرمنطقي انتظار بيش از حد از خود: 30
3-12-2 باور غيرمنطقي سرزنش كردن خود: 31
4-12-2 باور غيرمنطقي واكنش به ناكامي: 32
5-12-2 باور غيرمنطقي بيمسئوليتي عاطفي: 32
6-12-2 باور غيرمنطقي نگراني زياد توأم با اضطراب (توجيه مضطربان): 33
7-12-2 باور غيرمنطقي اجتناب از مشكل: 34
8-12-2 باور غيرمنطقي وابستگي: 35
9-12-2 باور غيرمنطقي درماندگي براي تغيير: 35
10-12-2 باور غيرمنطقي كمالگرايي: 36
13-2 تحقيقات مرتبط خارجي 37
14-2 تحقيقات مرتبط داخلي 40
15-2 جمع بندي 42
فصل سوم: روش پژوهش
1-3 مقدمه 45
2-3روش پژوهش 45
3-3جامعه آماري 46
4-3حجم نمونه و روش نمونهگيري 46
5-3 ابزارهاي پژوهش 47
1-5-3 پرسشنامه تحليلرفتگي آموزشي 47
2-5-3 آزمون باورهاي غيرمنطقي 48
3-5-3 مقياس تحريف شناختي: 53
6-3 مراحل اجراي پژوهش 55
7-3روش تجزيه و تحليل دادهها 55
فصل چهارم:تجزيه و تحليل داده ها
1-4مقدمه 59
2-4 توصيف دادهها 61
1-2-4توزيع جمعيت نمونه بر اساس جنسيت 61
2-2-4 توزيع جمعيت نمونه بر اساس دانشکده 62
3-2-4آمارهاي توصيفي نمرات تحليل رفتگي آموزشي 64
4-2-4آمارهاي توصيفي نمرات تحريف شناختي 65
5-2-4آمارهاي توصيفي نمرات باورهاي غير منطقي 67
3-4بررسي نرمال بودن توزيع نمرات متغيرها 68
4-4بررسي فرضيههاي پژوهش 70
1-4-4 فرضيه 1- بين تحريف شناختي و خستگي هيجاني دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 70
2-4-4فرضيه 2- بين تحريف شناختي و بدبيني تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 72
3-4-4فرضيه 3- بين تحريف شناختي و ناکارآمدي تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 74
4-4-4فرضيه 4- بين باورهاي غير منطقي و خستگي هيجاني دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 77
5-4-4فرضيه 5- بين باورهاي غير منطقي و بدبيني تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 79
6-4-4فرضيه 6- بين باورهاي غير منطقي و ناکارآمدي تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 81
7-4-4 فرضيه 7 بين تحريفهاي شناختي و باورهاي غير منطقي دانشجويان رابطه مثبت وجود دارد. 84
8-4-4 فرضيه 8- بر اساس تحريفهاي شناختي ميتوان تحليل رفتگي آموزشي دانشجويان را پيش بيني کرد. 85
9-4-4فرضيه 9 بر اساس باورهاي غير منطقي مي توان تحليل رفتگي آموزشي دانشجويان را پيش بيني کرد. 90
5-4يافتههاي فرعي پژوهش 94
1-5-4 بررسي تفاوت ميزان تحليل رفتگي آموزشي، تحريفهاي شناختي و باورهاي غير منطقي در دانشجويان دختر و پسر 94
2-5-4بررسي تفاوت ميزان تحليل رفتگي آموزشي ، تحريفهاي شناختي و باورهاي غير منطقي در دانشجويان دانشکدههاي مختلف 95
فصل پنجم:بحث و نتيجه گيري
1-5 مقدمه 101
2-5بحث و نتيجه گيري 101
3-5 جمع بندي 110
4-5 محدوديتها 111
5-5 پيشنهادها 111
1-5-5پيشنهادهاي پژوهشي 111
2-5-5پيشنهادهاي کاربردي 112
منابع 115
فهرست جداول
جدول 1-3: اطلاعات تعداد كل نمونه و تعداد افراد انتخاب شده از نمونه اوليه داراي علائم تحليل رفتگي آموزشي 46
جدول 2-3: ميانگين و انحراف استاندارد نمرات باورهاي غيرمنطقي در گروه بهنجار 48
جدول 3-3: پايايي باورهاي غيرمنطقي دهگانه 53
جدول 4-3: پايايي مؤلفههاي تحريف شناختي 54
جدول 1-4: ميانگين و انحراف معيار نمرات دانشجويان بر اساس نمرات خام و نمرات T 61
جدول 2-4: توزيع جمعيت نمونه بر اساس جنسيت 61
جدول3-4:توزيع جمعيت نمونه بر اساس دانشکده 62
جدول 4-4:آمارهاي توصيفي نمرات تحليل رفتگي آموزشي و مؤلفههاي آن 64
جدول5-4: آمارهاي توصيفي نمرات تحريف شناختي و مؤلفههاي آن 65
جدول 6-4: آمارهاي توصيفي نمرات باورهاي غير منطقي و مؤلفههاي آن 67
جدول 7-4: آزمون کولموگروف-اسميرنوف براي بررسي نرمال بودن توزيع متغيرهاي تحقيق 69
جدول 8-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين تحريف شناختي و خستگي هيجاني 70
جدول 9-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين تحريف شناختي و بدبيني تحصيلي 72
جدول 10-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين تحريف شناختي و ناکارآمدي تحصيلي 74
جدول 11-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين تحريف شناختي و کل تحليل رفتگي آموزشي 75
جدول 12-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين باورهاي غير منطقي و خستگي هيجاني 77
جدول 13-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين باورهاي غير منطقي و بدبيني تحصيلي 79
جدول 14-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين باورهاي غير منطقي و ناکارآمدي تحصيلي 81
جدول 15-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين باورهاي غير منطقي و کل تحليل رفتگي آموزشي 82
جدول 16-4: ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين تحريفهاي شناختي و باورهاي غير منطقي 84
جدول 17-4: آزمونهاي دوربين واتسون، وي آي اف و تولرنس ب
راي بررسي استقلال متغيرهاي پيشبين 86
جدول 18-4: نتايج تحليل رگرسيون چندگانه همزمان 87
جدول 19-4: ضرايب بتا به منظور شناسايي شدت و جهت تأثير هر يک از مؤلفههاي تحريف شناختي بر تحليل رفتگي آموزشي دانشجويان 88
جدول 20-4: آزمونهاي دوربين واتسون، وي آي اف و تولرنس براي بررسي استقلال متغيرهاي پيشبين 90
جدول 21-4: نتايج تحليل رگرسيون چندگانه همزمان 91
جدول 22-4: ضرايب بتا به منظور شناسايي شدت و جهت تأثير هر يک از باورهاي غير منطقي بر تحليل رفتگي آموزشي دانشجويان 92
جدول 23-4: نتايج آزمون t مستقل روي تفاوت ميانگين نمرات تحليل رفتگي آموزشي ، تحريفهاي شناختي و باورهاي غير منطقي بر اساس جنسيت 94
جدول 25-4: نتايج تحليل واريانس يکطرفه روي تفاوت ميانگين نمرات تحريفهاي شناختي بر اساس دانشکده 96
جدول 26-4: نتايج تحليل واريانس يکطرفه روي تفاوت ميانگين نمرات باورهاي غير منطقي بر اساس دانشکده 97
فهرست نمودارها
نمودار 1-4: توزيع جمعيت نمونه بر اساس جنسيت 62
نمودار2-4:توزيع جمعيت نمونه بر اساس دانشکده محل تحصيل 63
نمودار3-4:ميانگين نمرات ابعاد تحليل رفتگي آموزشي در دانشجويان مورد بررسي 64
نمودار4-4:ميانگين نمرات مؤلفههاي تحريف شناختي در دانشجويان مورد بررسي 66
نمودار 5-4: ميانگين نمرات باورهاي غير منطقي در دانشجويان مورد بررسي 68
فصل اول
کليات پژوهش
1-1 مقدمه
يکي از عواملي که موجب کاهش کارايي نيروي انساني مي گردد تحليل رفتگي1 است،که شروع تحقيق درباره آن با فرويدنبرگر2(1974) آغاز شد.تحليل رفتگي سرايت پذيري زيادي دارد و فرد تحليل رفته خيلي زود بسياري از اطرافيان خود را به آن مبتلا مي سازد(سعادت ، 1375).اين پديده ناشي از استرس دراز مدت در دانشجويان است. همهي دانشجويان ممکن است در طول تحصيل شان استرس را تجربه کرده باشند و بيشتر دانشجويان به طور موفقيت آميزي با اين استرس مقابله مي کنند. مفهوم ذکر شده نقطه ي پاياني مقابله ي ناموفق با استرس تحصيلي است (جنت ، هريس و مسيبو3 ،2003).
از طرفي تصور مي شود که تحليل رفتگي آموزشي تحت تاثير باورهاي غير منطقي 4و همچنين تحريف شناختي5 باشد.
اليس 6(2004) معتقد است انسان با تمايل ذاتي شديدي براي باورهاي غير منطقي متولد مي شود.باورهاي غير منطقي عبارتند از افكار و عقايدي كه در آنها اجبار ، وظيفه و مطلقگرايي به شكل افراطي وجود داشته باشد و موجب بروز اختلالات عاطفي و رفتاري گردد (بيل و کوپک7،2008). متغير ديگر تحريف شناختي است ،باوري جهتگيرانه كه فرد نسبت به خود ،جهان و اطراف و آينده دارد و اين باور،احساسات و رفتار فرد را تحت تأثير قرار ميدهد(گيبس8 ، 2004).
با توجه به اهميتي که تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي در زندگي ما دارند و از آنجا که تحليل رفتگي فرآيندي است که به تدريج در طول زمان گسترش مي يابد (اسچافلي و اينزمان 9، 1998) و تشخيص آن بسيار مهم است ،در طي اين پژوهش به بررسي پيش بيني تحليل رفتگي آموزشي براساس تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي خواهيم پرداخت.
2-1 بيان مسئله
تحليل رفتگي حالتي از خستگي ذهني و هيجاني است که حاصل فشار و محدوديت زماني و فقدان منابع لازم براي انجام دادن وظايف محوله است (دمروتي، باکر، نچرينر و اسچافلي10 ،2001؛ لاکاويدس، فانتولاکيس و کاپرينيس 11، 2003 ؛لي و آشفورت 12،1996 ؛ماسلاچ، اسچافلي و ليتر 13، 2001 ؛توپينن تانر، اوجاروي، وانانن، کاليمو و جاپينن14 ، 2005).
اکثر تحقيقات انجام شده درباره تحليل رفتگي، در موقعيت هاي غير آموزشي (سند و ميازکي 15، 2000؛ گرينگلس، بورکه و فيکسن بائوم 16، 2001 ؛زلارس، پرووه و هاچ وارتر17 ، 2000)بوده که با عنوان تحليل رفتگي شغلي معروف است (ماسلاچ و جکسون 18، 1984). با وجود اين، متغير ياد شده به موقعيت ها و بافتهاي آموزشي گسترش پيدا کرده است که از آن با عنوان تحليل رفتگي آموزشي نام برده مي شود.اين مساله در ميان دانشجويان به احساس خستگي به خاطر الزامات آموزشي و داشتن يک حس بدبينانه و بدون علاقه به تکاليف درسي و احساس عدم کارآمدي آموزشي به عنوان يک دانشجو اشاره دارد(سالما- آرو، ساولانن و هولوپاينن19،2008؛ يانگ20 ، 2004).
بر اساس تحقيقات چنج، راند و استرانگ 21(2000) ؛فيمين، فاستانا و تاشنر22(1989) ؛ مارتينز، مارکوس، سالانوا و لوپز دا سيلوا 23(2002) ؛مک کارتي، پرتي و کاتانو24(1990) ، دانشجويان ممکن است اين پديده را به اين دليل تجربه کنند که شرايط يادگيري براي آنان ، سطوح بالايي از تلاش را مي طلبد و مکانيسم هاي حمايتي که راهکارهاي کنار آمدن موثر با مشکلات را تسهيل مي کند مهيا نمي سازد.
تحليل رفتگي آموزشي در موقعيت هاي آموزشي ميتواند منجر به غيبت بيشتر و انگيزه کمتر براي انجام کارهاي مورد نياز دوره تحصيل و درصد بالاتر ترک تحصيل در دانشگاه شود(سالما- آرو و همکاران،2008). افرادي که از اين موضوع رنج مي برند معمولا علائمي مانند بي اشتياقي نسبت به مطالب درسي، ناتواني در ادامه حضور مستمر در کلاس هاي درس، مشارکت نکردن در فعاليت هاي کلاسي، احساس بي معنايي در فعاليت هاي درسي و احساس ناتواني در فراگيري مطالب درسي را تجربه مي کنند (تاپينن تانر و همکاران، 2005؛ اسچافلي، مارتينز، پينتو و سالانوا25 ، 2002؛آهولا و هاکانين26، 2007؛کاسکه و کاسکه 27، 1991؛ نيومن 28، 1990).
بنابراين شناسايي متغيرهاي پيش بيني کننده ي تحليل رفتگي آموزشي يک موضوع اساسي است. از جمله متغيرهاي
مهم اثر گذار بر اين موضوع ، تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي هستند.
اليس باورهاي غيرمنطقي را اينگونه تعريف مي کند: هرگونه فكر، هيجان و يا رفتاري كه منجر به تخريب نفس و از بين رفتن خود ميشود و پيامدهاي مهم آن اختلال در بقا، خوشحالي و شادماني است(شفيعآبادي ، 1389(.
يكي از مؤلفههاي شناختي كه ارتباط نزديكي با تفكرات غيرمنطقي دارد، ارزيابي هاي غيرعقلاني افراد از نحوه رويارويي با پديدهها و ارتباطات بين فردي است كه عمدتا نيز ناكارآمد و ناسالم هستند و بك29 (1995) از آنها تحت عنوان تحريفهاي شناختي ياد ميكند و اين تحريفها باعث ميگردند كه ما خود را بيشتر يك قرباني ببينيم تا يك مقابلهكننده. از اين رو مشكلات زندگي، نارضايتي و ناراحتي بيشتري را در ما ايجاد ميكند(گيبس، 2004).
با توجه به اينکه در پژوهش هاي]]>
دیدگاهتان را بنویسید