
کیفیت حسابرسی، اقلام تعهدی اختیاری
کریشنان(۲۰۰۳)بااستفاده ازمطالعه ونگوتئواندازهگیری نیرومندتری ازتوانایی حسن شهرت حسابرس برای افزایش اعتباراطلاعات ایجاد نمود. کریشنان نقش کیفیت حسابرسی درقیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری رابررسی نمود. اوسودرابه اجزای جریانهای نقدی حاصل ازعملیات، اقلام تعهدی اختیاری وغیراختیاری تجزیه نمودودریافت اقلام تعهدی اختیاری صاحبکارانی که ازحسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکننددرمقایسه بادیگران رابطه دقیقتری بابازدههای بازاردارد. این مطلب نشان میدهدحسابرسان دارای نام تجاری براعتباراقلام تعهدی گزارش شده میافزایند.
۲-۶-۲) کیفیت اطلاعات
کیفیت اطلاعات درگرواین است که اطلاعات صورتهای مالی تاچه حدشرایط اقتصادی واقعی شرکت رامنعکس میکنند. برخی استدلالهای نظری که حسن شهرت حسابرس رابه توانایی نظارت حسابرس ارتباط میدهندمفاهیم کیفیت اطلاعات رادربرمیگیرند. برای مثال، بیتی(۱۹۸۹)مدعی میشوداطلاعات افشا شده در گزارشهای حسابداری حسابرسی شده توسط مؤسساتی که اعتباربیشتری رابه خطرمیاندازند(دارای نام تجاری) با فرض ثابت بودن سایرشرایط دقیقترمیباشد. مطالعات تجربی کم شماری رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی (حسن شهرت حسابرس و توانایی نظارت حسابرس) را بررسی کردهاند واستنتاجی را در مورد چگونگی تأثیر اجزای فوق برکیفیت اطلاعات بدست دادهاند.
کریشنان(b2003)این رابطه رابه طورمستقیم بررسی کرد. اوکیفیت اطلاعات رابه صورت توانایی اطلاعات درپیشبینی سودآوری آینده تعریف میکند. یافتههای اوبیانگراین است که اقلام تعهدی اختیاری مؤسسات دارای نام تجاری درمقایسه بااقلام تعهدی اختیاری گزارش شده صاحبکاران مؤسسات فاقدنام تجاری، پیشبینی کننده بهتری ازسودآوری آینده وجریانهای نقدی آینده است. مفهوم مطالعه کریشنان این است که اوهم زمان رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی وپیامدهای آن(اعتباراطلاعات وکیفیت اطلاعات)راآزمون میکند. این مطالعه ازفرضیات نظری قبلی، که به موجب آنهامؤسسات حسابرسی دارای نام تجاری حسابرسیهای باکیفیتتری راهم ازدیدگاه حسن شهرت حسابرس، هم ازدیدگاه توانایی نظارت حسابرس ارائه میدهند، حمایت میکند.
عرصه پژوهشی جدیدی دررابطه باکیفیت حسابرسی، که باتصویب قوانین پس ازفروپاشی شرکتهای بزرگ بوجودآمده است، روابط بین میزان استقلال حسابرس، یعنی یکی ازاجزای توانایی نظارت حسابرس، وتأثیرحسابرس برمدیریت سود را بررسی می نماید. قانون گذاران پیرامون این موضوع که درصورت افشای اَعمال غیرقانونی صاحبکار، حسابرس ممکن است باریسک ازدست دادن حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی روبروشودوبنابراین تمایل کمتری برای افشای اعمال غیرقانونی انجام شده درصورتهای مالی داشته باشد، اظهارنگرانی نمودهاند.
بنابراین قانونگذاران استدلال میکنندکه استقلال حسابرس ازطریق وابستگی حسابرس به خدمات غیرحسابرسی درمعرض خطرقرارگرفته است(کینی وهمکاران۴۳، ۲۰۰۴؛فرانسیس، ۲۰۰۴). چنین نگرانیهایی سبب شده است تا پیشگیریهایی انجام شود. برای مثال میتوان به الزام کمیسیون بورس اوراق بهادارآمریکا برای افشای اطلاعات مربوط به حقالزحمههای خدمات حسابرسی وغیرحسابرسی شرکتهای پذیرفته شده وقانون ساربنزـ آکسلی۴۴ (۲۰۰۲)که حسابرسان رادرارائه خدمات غیرحسابرسی محدودمی نماید، اشاره کرد.
یافتههای دانشگاهیان آمریکایی نشان میدهداستدلالهای قانونگذاران(مواردی نظیرآنچه به آن اشاره شد) هزینه حسابرسان برای به خطرانداختن استقلال رادرنظرنگرفتهاند. همچنین آنان این احتمال رانادیده گرفتهاندکه ارائه خدمات غیرحسابرسی به صاحبکاران حسابرسی ازطریق فراهم نمودن اطلاعات برای حسابرسان، امکان افزایش کیفیت رافراهم میکند. به علاوه، مطالعات کمی درباره رابطه بین میزان استقلال حسابرس وحقالزحمه خدمات غیرحسابرسی پیش ازاین قبیل اقدامات قانونی انجام شده است.
مطالعات اخیری که ازاطلاعات دردسترس جدیداستفاده میکنند، میکوشندتاتأثیرحقالزحمههای خدمات غیرحسابرسی براستقلال حسابرس رابررسی نمایند. این مطالعات درباب تناسب اقدامات قانونگذاران میباشند امانتایج متناقضی راارائه مینمایند. قابل توجهترین مطالعه اولیه دراین زمینه، یعنی مطالعهای که توسط فرانکل وهمکاران۴۵(۲۰۰۲)انجام شد، رابطه مثبتی بین میزان حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی ودستکاری اقلام تعهدی اختیاری یافته است.
این موضوع نشان میدهدچنانچه حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی درمقایسه باکل حقالزحمههاافزایش یابد، حسابرسان کنترل کمتری برمدیریت سودانجام میدهند. امامطالعات مشابه بعدی ازاین فرضیه حمایت نمیکنند. لیبی وکینی۴۶(۲۰۰۲)چندین ضعف اصلی راکه درمطالعه فرانکل وهمکارانش وجوددارد، برمیشمارند.
فرانکل وهمکارانش نظریه متناقضی رابکارمیگیرند. سؤالاتی که دررابطه باتعیین حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی انجام شده است ازکنترل سایرعلل بالقوهای که میتوانندمحرک نتایج باشند، ناتواناست وهمچنین ازدادههای مربوط به یکسال استفاده مینمایند.
رینولدزوهمکاران۴۷(۲۰۰۴)یافتههای فرانکل وهمکارانش رادوباره آزمودندوبیان کردندکه نتایج تحت تأثیراولین عرضه عمو
می سهام ونوع صنعت صاحبکاران قرارگرفته است. زمانیکه آنان این عوامل راتحت کنترل قراردادندشواهدی نیافتندکه اثبات نمایدحقالزحمههایی که برای جبران خدمات غیرحسابرسی به حسابرسان پرداخت شده است به استقلال حسابرس آسیب میرساند.
دفاندوهمکاران(۲۰۰۲)دریافتندرابطهای بین حقالزحمهخدمات غیرحسابرسی وگزارش نکردن تردیددرباره تداوم فعالیت، وجودندارد. کینی وهمکاران(۲۰۰۴)حقالزحمهخدمات غیرحسابرسی رابه حقالزحمههایی که برای طراحی واجرای سیستمهای اطلاعات مالی، حسابرسی داخلی، خدمات غیرحسابرسی عمومی، وخدمات مالیاتی پرداخت میشود، تقسیم نمودند. درحالیکه آنان روابط مثبتی رابین حقالزحمهخدمات غیرحسابرسی عمومی ومیزاناستقلال حسابرس یافتند، یافتههای آنان مشخص می کندکه رابطه مذکوربرای سایرمواردوجودندارد.
همچنین ممکن است شرایط خدمات غیرحسابرسی خاص به طورواقعی بتوانندکیفیت حسابرسی راازطریق ضوابط توانایی نظارت حسابرس افزایش دهند. همچنین مطالعات سیمونیچ(۱۹۸۴)حاکی ازاین است که هنگامی که یک مؤسسه حسابرسی خدمات غیرحسابرسی به حسابرسی شوندهاش ارائه مینماید، دراین حالت وروددانش به شرکت صاحبکارمیتواندمولدبهرهوری درحسابرسی(افزایش کیفیت حسابرسی)باشد. موضوع ارائه خدمات غیرحسابرسی به صاحبکاران حسابرسی واثرآن برکیفیت حسابرسی میتواندباانجام پژوهشهای دیگر آشکار گردد.
۲-۶-۳) خلاصه پیامدهای کیفیت حسابرسی
مهمترین مفهوم مطالعات مورد بررسی دراینبخش، پیرامون موضوع مدیریت سود بود. مطالعات بررسی کنندهاعتباراطلاعات بیان می کنندکه ارزیابیهای سرمایه گذاران ازفایده مندی سودگزارش شده برای پیش بینی جریانهای نقدی آیندهمیتواندتوسط حسابرسان دارای نام تجاری تحت تأثیرقرارگیرد.
مدیریت سودچنانچه باهدف اثرگذاری بردرک استفاده کنندگان برون سازمانی انجام شود، فایدهمندی بکارگیری حسابرسان دارای نام تجاری و در عین حال دارای توانایی نظارت پایین را اثبات مینمایند. به هرحال، مطالعات بررسی کننده رابطه اجزای کیفیت سودمشخص میکنندکه اگرچه صاحبکاران حسابرسی شده توسط حسابرسان دارای نام تجاری میتوانندانگیزههای بیشتری برای مدیریت سودداشته باشند، اماحسابرسان دارای نام تجاری مدیریت سود رامحدودمی نمایند.
۲-۷) پژوهشهای انجام شده درداخل کشور
تحقیقات انجام شده درداخل کشورپیرامون کیفیت حسابرسی وعوامل مؤثربرآن درمقایسه باپژوهشهای صورت گرفته درخارج از کشور محدوده کوچکتری راپوشش می دهد؛که دراینجا به اختصاربه آنهااشاره میشود.
آقایی وکوچکی(۱۳۷۴) معتقدند، کیفیت کارمؤسسههای حسابرسی متفاوت است وبه طورمستقیم نمیتوان با مشاهده مؤسسات تشخیص دادکدام مؤسسه ازکیفیت کاری بالاتری برخوردار است. تحقیقهانشان می دهند اندازه، قدمت، شهرت ونام تجاری مؤسسههای حسابرسی می توانندمعیارهای متمایزکننده کیفیت حسابرسی باشند.
لنگری(۱۳۷۹)درپژوهش خود، رعایت۱۵عامل کنترل کیفیت حسابرسی، درحسابرسیهای انجام شده توسط سازمان حسابرسی رامورد بررسی قرارداده است. این عوامل شامل:(۱)سرپرستی، (۲)تقسیم کار، (۳) آموزشهای حرفه ای، (۴)صلاحیت حرفه ای، (۵)ترفیعات کارکنان، (۶)پذیرش تداوم کارباصاحبکار، (۷)نظارت، (۸)استقلال، (۹)بی طرفی، (۱۰)مشاوره، (۱۱)ضوابط استخدامی، (۱۲)امکانات کافی، (۱۳)شرح وظایف حسابرسان، (۱۴)ارزیابی کارکنان حرفه ای، و(۱۵)بررسی هم پیشگان است. جامعه موردتحقیق، حسابرسیهای انجام شده توسط سازمان حسابرسی بوده است. محقق برمبنای ۱۵ عامل کنترل کیفیت، ۱۵فرضیه درموردرعایت این عوامل طراحی نموده است. آزمون فرضیههاازطریق توزیع پرسشنامه ومشاهده عینی پروندههای حسابرسی موجوددرسازمان حسابرسی انجام پذیرفته است. وی درخاتمه تحقیق نتیجه گیری میکند که عوامل کنترل کیفیت درحسابرسیهای سازمان حسابرسی رعایت نمیشود.
آقایی(۱۳۸۱)عوامل مؤثربرکیفیت حسابرسی مستقل راازدیدحسابرسان مستقل واستفاده کنندگان خدمات حسابرسی موردبررسی قرارداده است. وی ۲۸ عامل مؤثربرکیفیت حسابرسی مستقل راشناسایی وآنهارامبنای طراحی سؤالهای ابزار اندازه گیری قرارداد. روش ایشان درجمع آوری اطلاعات استفاده ازپرسشنامه بود. نتایج آزمون نشان دادکه پرسش شوندگان بروجود ۲۴ عامل تأکید بیشتری دارند. جامعه آماری پژوهش متشکل ازدوگروه، استفاده کنندگان خدمات حسابرسی وحسابرسان مستقل بود.
مداحی(۱۳۸۳)به بررسی اثربخشی حسابرسیهای انجام شده درایران پرداخته است. وی درپی یافتن پاسخ این پرسش بوده است که آیاحسابرسیهای انجام شده درایران درکشف اشتباهات وتحریفات بااهمیت اثربخش است. وبرای این منظوردوفرضیه زیررامطرح میسازد:
۱. فرآیندحسابرسی درکشف اشتباهات وتحریفات بااهمیت دربرآوردهای حسابداری وتحریفات ناشی ازعدم رعایت قوانین ومقررات اثربخش است.
۲. تفاوت معنی داری میان مبالغ اشتباهات وتحریفات موجوددرصورتهای مالی ومبالغ کشف شده توسط حسابرس وجود ندارد.
محقق بابررسی صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران فرضیه اول راتأییدوفرضیه دوم راردمیکند. نتایج تحقیق نشان میدهدکه حسابرسیهابه طورمعناداری منجربه کشف تحریفات موجوددرصورتهای مالی میشود، اماتفاوت معنی داری بین تحریفات کشف شده وتحریفات موجوددرصورتهای مالی وجود دارد.
جعفری(۱۳۸۵)درموردکیفیت
حسابرسی اعضای جامعه حسابداران رسمیایران تحقیق نموده است. درتحقیق وی این موضوع که آیاحسابداران رسمی ایران ازاستقلال وشایستگی لازم درحسابرسیهای صورتهای مالی برخورداربوده اند یانه بررسی گردیده است. درتحقیق وی کیفیت حسابرسی به عنوان شایستگی حسابرسان درکشف تحریفات بااهمیت وگزارش آن درنظرگرفته شده است. محقق عواملی نظیرتخصصگرایی حسابرسان، وجودقوانین ومقررات وهمچنین اندازه مؤسسات حسابرسی عضوجامعه حسابداران رسمیایران رابررسی نموده است. این تحقیق درچهارمرحله انجام شده است: نخست، شناسایی عوامل مؤثربرکیفیت حسابرسی اعضای جامعه ازطریق مطالعه کتابخانه ای. دوم، کسب نظرمتخصصان حسابداری وحسابرسی درمورد تأثیرعوامل شناسایی شده برکیفیت حسابرسی اعضای جامعه. سوم، بررسی کیفیت واقعی حسابرسی حسابداران رسمیایران. چهارم، ارائه پیشنهادات لازم برای بهبوددرکیفیت حسابرسی حسابداران رسمیعضوجامعه حسابداران رسمیایران. یکی ازفرضیات تحقیق ایشان این بودکه بین اندازه مؤسسه حسابرسی عضوجامعه وانگیزه آن اندرحفظ بی طرفی برای گزارش تحریفات کشف شده، رابطه معنی داری وجوددارد. ازطریق آزمونtفرضیه فوق ثابت ودرنهایت محقق پیشنهادکردمقرراتی تدوین شودتامؤسسات حسابرسی کوچکترادغام شوندوتشکیل مؤسسات حسابرسی بزرگتری رادهندتادرکیفیت حسابرسی بهبودحاصل شود.
آذینفر(۱۳۸۶)رابطه میان کیفیت حسابرسی واندازه حسابرس راموردمطالعه قرارداده است. مؤسسات به لحاظ اندازه دردودسته کوچک وبزرگ طبقه بندی شده اند. سازمان حسابرسی به علت پرسنل بیشتروقدمت زیادبه عنوان حسابرس بزرگ ومؤسسات حسابرسی عضوجامعه حسابداران رسمی بهعنوان حسابرس کوچک (غیربزرگ) انتخاب شده ودرصدتحریفات کشف شده معیارسنجش کیفیت حسابرسی تعیین شده است. درنهایت وی به این نتیجه رسیده است که مؤسسات حسابرسی عضوجامعه حسابداران رسمینسبت به سازمان حسابرسی ازکیفیت حسابرسی بالاتری برخوردارمی باشند.
ابراهیمی وسیدی(۱۳۸۷)درتحقیق خود در ۷۱شرکت پذیرفته شده دربورس اوارق بهادارتهران به بررسی تأثیرنوع مؤسسه حسابرسی (سازمان حسابرسی وسایرمؤسسات)ونوع اظهارنظرحسابرس درگزارش حسابرسی برروی اقلام تعهدی اختیاری پرداختندوبه این نتیجه رسیدندکه تنهانوع مؤسسه حسابرسی بااقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.
جعفری(۱۳۸۷)تأثیرچرخش مؤسسات حسابرسی برکیفیت حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران راموردمطالعه قرارداده است. منظورازچرخش، جابجایی وتعویض حسابرسان دردورههای زمانی حداکثرچهارساله وکیفیت حسابرسی نیزحاصل جمع شایستگی(توانایی کشف اشتباه)واستقلال حسابرسان (انگیزه گزارش مواردکشف شده)بوده است. وی به ایننتیجه رسیده است که چرخش مؤسسات حسابرسی موجب افزایش کیفیت حسابرسی نمیشود.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۳-۱) مقدمه
هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است. به منظور آگاهی از مسایل و مشکلات دنیای اجتماعی، روشهای علمی، تغییرات قابل ملاحظهای پیدا کردهاند. این روندها و حرکتها سبب شده است که برای بررسی رشتههای مختلف]]>
دیدگاهتان را بنویسید