
علائم استرس
– علائم استرس علائم استرس را ميتوان به علائم جسماني، رواني و رفتاري تقسيم كرد. اين موارد در بخش زير بررسي ميشوند: 2-1-2-9-1- علائم جسماني علائم جسماني استرس، بسيار زياد است و در افراد مختلف به صور گوناگون جلوه ميكند. اما بعضي از تجليات علائم استرس فراوان ترند و تا حدودي جنبة عمومي دارند. با انجا م آزمايش ها و آزمونهايي كه امروزه انجام ميگيرد، ميتوانيم ميزان و درجة استرسهايي را كه با آنها مواجهايم ، تعيين كنيم . فرض كنيد در حال رانندگي در بزرگراهي هستيد، ناگهان با ماشين سواري ديگري كه از مسير خود منحرف شده است ، تصاد ف ميكنيد و دچار شكستگي استخوان ميشويد. شما به دليل اينكه مورد تهديد واقع شدهايد، واكنش نشان ميدهيد و مراحل نشانگان سازگاري كلي رخ ميدهد. يعني با شروع مرحلة هشدار، قلب شما تند ميزند، تنفس تند و مردمك چشم منبسط ميشود. از طرف ديگر، به دليل آسيب ديدگي پاهايتان، واكنشهايي از خود نشان ميدهيد، فرياد ميكشيد و پس از اين عصبانيت زودگذر، توجه شما به مسائل جانبي ديگر معطوف ميشود، عضلات شما سفت ميشود، احساس درد ميكنيد و ممكن است در معدة خود احساس سوزش و درد نماييد. بعد از چند دقيقه، علائم حاد مرحلة هشدار از بين ميرود، ضربان قلب و تنفس به حالت عادي بر ميگردد،حالات هيجاني معتدل و ملايم ميشود. با اين حال، ممكن است بعضي از اين تغييرات فيزيولوژيكي مثل انقباض عضلاني، درد معده و حالت تهوع از بين نرود و براي مدتي پايدار بماند. از طريق نتايجي كه از برخورد با يك عامل تنش زا در فرد ايجاد ميشود، ميتوان علائم فيزيولوژيكي و حتي سطحي استرس را اندازهگيري كرد. براي مثال اگر تنش عضلاني و همچنين ساير تغييرات فيزيولوژيكي ناشي از استرس باشند، ميزان تنش عضلاني، شاخصي از سطح استرس محسوب ميشود. 2-1-2-9-2- علائم رواني و رفتاري تنها علائم جسماني و تغييرات انتقال يافته از استرس مبين علائم استرس نيستند، بلكه رفتار و احساسات انسان هم ميتواند شاخصي قوي مبني بر وجود استر س در فرد باشد. در مراحل مختلف سندرم سازگاري كلي مانند مراحل پايداري و هشدار، مجموعه اي از شاخص هاي رفتاري گوناگون رخ ميدهند؛ البته بعضي از اين رفتارها آشكار و عمومياند و پاره اي از آنها اختصاصياند. بعضي از مردم در شرايط تنشزا تمايل به تند راه رفتن، تندحرف زدن، حتي تند نفس كشيدن دارند؛ بعضي ديگر به سيگار كشيد ن، مصرف الكل و پرخوري مبادرت ميورزند. علاوه بر شاخصهاي رفتاري، مجموعهاي از علائم رواني نيز در شرايط استرس بروز ميكند؛ براي مثال الگوهاي عادي رواني تغيير پيدا ميكند، جريا ن ذهني فرد از هم پاشيده ميشود، سازماندهي و وحدت رواني فرد به هم ميخورد، عاطفه و هيجان فرد تحت تأثير استر س قرار ميگيرد و فرد حالت عاطفي چسبندهاي پيدا ميكند. به طور مثال براي مدتي ناراحت و افسرده شده و در نهايت جريان فكري او مختل ميشود. عصبانيت ناگهاني، سرخوشي، تغييرات سريع خلق، گرايش به افسردگي و پركاري از زمر ة علائم رواني استرساند. پاسخهاي شناختي نيز تحت تأثير استرس قرار مي گيرد. البته اين اثرپذيري خيلي دقيق و ظريف است . استرس ميتواند علتي براي اختلالات حافظه يا افكار تكراري و وسواسي در زمين هاي خاص باشد. اختلال در جريان فكري نيز مي تواند ايجاد شود. علائم رواني، رفتاري و ذهني ميتوانند مانند علائم جسماني، شاخصي براي وجود استرس باشند. علائم رواني مانند علائم جسماني در صور ت تداوم استرس به مرحلة تخليه نزديك و شديد ميشوند. اما علائم جسماني بدن را به سوي بيماريهاي شديد و جدي جسماني سوِ ميدهند. علائم رواني هم سبب كاهش انرژي و خستگي رواني فرد مي شوند كه در نهايت ممكن است به روان گسيختگي منجر شوند. خانواده هايي كه استرس بسياري را تجربه ميكنند، اغلب با انبوهي از شرايط تنش زا يا تراكمي از حوادث و وقايع زندگي، كه هر كدام فشار زيادي را بر نظام خانوادگي وارد ميآورند، مواجه هستند. هر تغييري كه براي يكي از اعضاي خانواده پيش ميآيد، بدون شك بر ديگر اعضاي خانواده نيز تأثير ميگذارد و براي كل نظام خانواده پيامدهايي را در بردارد. تغييرات و انتقالهاي خانوادگي چه بسا داراي نتايجي از قبيل ناتواني اعضاي خانواده در سازماندهي موفقيت آميز و مجدد شرايط، افزايش احساس افسردگي، از دست دادن عزت نفس، افزايش مشكلات رفتاري و ميزان بالاتري از استرس باشند (پلانكت[1]، 1999) تغييرات در نظام خانوادگي مي تواند در ازدياد و ايجاد استر س سهيم باشد. مهمترين تغييرات عبارتند از1: تغيير يا انتقال بعضي از اعضاي خانواده و نقشهاي آنان 2: مسائل مربوط به ازدواج و به دنيا آوردن فرزند3: از دست دادن عضوي از خانواده، دوستان، وابستگان نزديك يا از دست دادن درآمد، مال يا دارايي 4: مسئوليتهاي مربوط به امور مالي و مواظبت از سلامتي و بهداشت خانواده 5: مسائل مرتبط با استفاده از مواد مخدر 6: درگيري با مراجع قانوني (كوباسا[2]، 1997) [1] Planket [2] Kobasa]]>