
خرید و دانلود پایان نامه شبیهسازی
ایالات متحده، اولین گواهی ثبت حق اختراع درمورد یک موش ترانسژنیک ( دارای ژن های پیوندی) که در آزمایش سرطان مفید واقع شده بود را اعطا نمود. در موش توموردار هاروارد ادعا برای یک موش مهندسی شده در معرض سرطان بود. موش حاوی یک ژن مسبب سرطان بود که از طریق مهندسی ژنتیک وارد شده بود و موش را در معرض سرطان قرار داده بود. با این حق اختراع بر مبنای غیراخلاقی بودن و مخالفت با اصول اخلاق به شدت مخالفت شده بود. مخالفان حق اختراع استدلال نمودند که ثبت یک حیوان به خودی خود غیراخلاقی است و ممکن است روزی به شبیهسازی و ثبت انسانها منجر شود . آنها میگفتند که تملک یک حیوان در مخالفت با سیاست عمومی است و نباید اجازه داده شود .
در واقع نگرانیهای وجدانی و اخلاقی ایجاد شده در مقابل ثبت حیوانات به شدت با این نگرانیها در مقابل گیاهان و دیگر اشکال پایینتر حیات مقایسه شده بود.
با این حال نظر اداره حق اختراع این بود که منافع حق اختراع باید بالاتر و برتر از نگرانیهای اخلاقی ملاحظه شود. استدلال شده بود که سرطان یکی از بیماریهای مهم در جهان است که میلیونها نفر از مردم را رنج میدهد. از آنجا که اختراع در آزمایش سرطان کمک مینمود، امیدی را با خود به همراه داشت. بنابراین به منفعت بالقوهاش باید اهمیت داده میشد و سرانجام حق اختراع اعطا شده بود.
3) اخلاق در ثبت رشتههای سلولی انسانی
زیستفنآوری قادر به دستورزی هر موجود زندهای حتی انسان است و قادر به جداسازی، زدودن و داخل نمودن ژنها از انسان است. به علاوه این عمل تعیین، جداسازی و تولید تجاری پروتئینها و هورمونهایی را که بدن بشر به طور طبیعی تولید میکند را ممکن ساخته است. در حالیکه مخالفان معتقدند که تبدیل و دگرگونی نظم طبیعی بدن انسان درمخالفت با شأن آن است.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
اخلاقگرایان میگویند که ثبت نمودن مواد ژنتیکی انسان همانند سلولها، DNA و ژنها برابر است با مالکیت خصوصی بدن یا حیات انسان. این مالکیت خصوصی بر بدن انسان یا حیات انسان برابر است با بردگی که شان والای انسانی را زیر پا می گذارد. ورود در مباحثات اخلاقی درمورد دستورزی بدن انسان و حق اختراع در بدن انسان همزمان با ثبت نمودن موجودات زنده شروع شد چراکه دستورزی انسان و ثبت مواد ژنتیکی بشر نیز در آن زمان پیشبینی شده بود. تحقق پیشبینیها به واقعیت با دستورزی بدن انسان به شیوه جداسازی یا انتقال مواد ژنتیکی همانند ژنها و DNA یا داخل نمودن مواد ژنتیکی خارجی انسان آغاز شد که منجر به مباحثات دشوار و داغ در باب اخلاق درباره دستورزی بدن انسان و درباره مالکیت مواد ژنتیکی انسان شد. برای اولین بار در قضیه جان مور یک بیمار مبتلا به سرطان خون در کالیفرنیا، در معرض یک درمان پزشکی برای سرطان خون خطرناک قرار گرفت. هنگام درمان او، پزشکانش رشته سلولی او را در تهیه یک داروی خاص مفید تشخیص دادند و حق اختراعی برای همان در سال 1984 کسب نمودند. مور در مورد ثبت رشته سلولیاش در دادگاه عالی کالیفرنیا اعتراض نمود. او استدلال نمود که سلولهای به ثبت رسیده از بدن او و تحت مالکیت او بودند و بنابراین وی حقوقی بر آنها داشت. او اظهار داشت که تنهاکسی است که میتواند مالک حق اختراع مربوط به اجزای بدنش شود. در عین حال صرف نظر از مباحثه مور سوالاتی در باب اخلاق در ثبت یک رشته سلولی که بخشی از بدن انسان بود، مطرح شده بود. استدلال شده بود که تملکبخشی از بدن انسان از طریق حق اختراع نقض فاحش شأن بشر است و ریشه اخلاقی بشریت را نشان رفته است. دادگاه استدلال مور را رد نمود مبنی بر این که هیچ حقوق مالکیتی بر بدن شخص نمیتواند وجود داشته باشد، زیرا مخالف شأن بشر است. به هر حال هنگام نشان دادن اخلاق و اصول اخلاقی مورد بحث در ثبت رشته سلولی بشر، دادگاه این نظر را اتخاذ نمود که رشتههای سلولی به سهولت در دسترس نبود تا جداسازی شود، بلکه متضمن یک عملکرد بسیار دشوار بود تا همان گونه جداسازی گردد. به علاوه چنین تلقی شده بود که حق اختراع ادعایی بر رشتههای سلولی طبیعی در بدن نبود، بلکه ادعایی بر رشتههای سلولی جدا شده خارج از بدن بود. از این رو چنین سلولهای جدا شدهای به عنوان نتیجه تحقیق آزمایشگاهی، شایسته حق اختراع بود، پیشتر این نظر اتخاذ شده بود که کاربرد اختراعات چراغ سبزی به ثبت سلولهای انسانی، ژنها و DNA در شکلی جداسازی شده در خارج از بدن نشان داد و به موجب آن نگرانیهای اخلاقی را در حاشیه قرار داد. به هر حال مباحثه ادامه داشت و به علاوه پس از رای دادگاه عالی کالیفرنیا تشدید شد. همچنین در 1993 حق اختراعی در مورد رشتههای سلولی انسان در حضور اداره حق اختراع ادعا شده بود. رشته سلولی از خون زن بیمار رشد پیدا کرده بود و کشف شده بود که در تحقیق ایدز و سرطان احتمالاً مفید بود. این بار یک شخص حقیقی نبود که مدعی حق اختراع بود، بلکه دولت ایالات متحده مدعی رشتههای سلولی زنی از قبیلهی هندی گواران ،از پاناما، جنوب آمریکا بود.
این نشان داد که دولت آمریکا در ثبت سلولهای انسان و مواد ژنتیکی ذینفع بود و علاقه مند بود تا اخلاق مورد بحث در آن را تضعیف نماید. اعتراضاتی پیش روی اداره حق اختراع و علایم تجاری ایالات متحده بر علیه ثبت رشتههای سلولی بشر وجود داشت. سازمانهای غیردولتی همانند RAFI و جوامع قبیلهای به شدت اعتراض نمودند و اخلاق را در ثبت یک سلول از زن قبیلهای مورد اعتراض قرار دادند . دولت آمریکا ادعا نمود. که حق اختراع در این مورد میتواند اعطا شود چرا که رشته سلولی در آزمایش ایدز و سرطان،دو بیماری که در جهان جزء تهدیدکنندهترینها هستند، مفید بود. تقاضانامه مدعی رشته سلولی انسان از زن قبیلهای انتقاد بین المللی را با تمرکز بر اخلاق و اصول اخلاقی مورد بحث در آن جلب نمود. از آنجا که دولت آمریکا خودش در حق اختراع درگیر بود، مخالفان از مقاومت دولت در ادعا نسبت به یک رشته سلولی که به تجاری نمودن حیات منجر میشد، انتقاد نمودند. به نشانه تسلیم در مقابل مخالفتهای شدید و انتقاد بین المللی، دولت آمریکا تقاضانامه حق اختراع خود را مسترد نمود.
4) موافقتنامه تریپس و اخلاق
با پا به عرصه نهادن موافقتنامه تریپس، اکنون اخلاق و اصول اخلاقی و نظم عمومی محدودیتی برای قابلیت ثبت اختراعات، ایجاد کرده اند. این موافقتنامه میگوید اختراعاتی که مخالف نظم عمومی یا اخلاق هستند میتوانند از قابلیت ثبت مستثنی شوند. اکنون به علت این که ایالات متحده یکی از امضا کنندگان موافقتنامه میباشد ، میتواند اختراعاتی را بر مبنای اخلاق و وجدان از ثبت استثنا نماید. به علاوه این موافقتنامه بیان میکند که اختراعاتی که ممکن است برای سلامت بشر، حیوانات یا گیاهان یا برای محیط زیست مضر باشند نیز از قابلیت ثبت استثنا گردد . در پرتو استانداردهای اخلاقی و وجدانی جامعه این موافقتنامه، گیاهان، حیوانات و فرآیندهای اساساً زیستی را از قلمرو و اجرای قابلیت ثبت مستثنیمی کند. به علاوه این توافقنامه ثبت شیوههای جراحی، درمانی و تشخیصی را برای درمان انسان یا حیوان غیراخلاقی میداند.
کسانی که علیه ثبت حیات استدلال میکنند، بیان میکنند که موافقتنامه تریپس حیوان، گیاه و انسان را به خاطر مسائل اخلاقی از ثبت منع مینمایداز این رو ثبت گیاه، حیوان و انسان (شامل مواد ژنتیکی انسان)، به خاطر عدم رعایت استانداردهای اخلاقی مذکور،در مخالفت با موافقتنامه است. اما مردم در حمایت از ثبت میگویند که موافقتنامه تریپس ثبت گیاه، حیوان و مواد ژنتیکی طبیعی انسان را منع میکند، اما گیاه، حیوان مهندسی شده ژنتیکی یا ساخته غیرطبیعی بشر را و مواد ژنتیکی خالص انسانی و جداسازی شده در شکل غیرطبیعی را منع نمینماید. در این ضمن، هیچ بحثی در ملاحظه ثبت انسان و ثبت شیوه جراحی، درمانی و تشخیصی برای درمان انسان و حیوان با عنوان غیر اخلاقی وجود ندارد.
یک پیشرفت مهم در زیست فنآوری در سالهای 1990 به وقوع پیوست. در ایالات متحده با افزایش ناگهانی تحقیقات در زمینه مواد ژنتیکی انسان مواجه بودیم که منجر به ثبت اختراعاتی درمورد مواد ژنتیکی انسان همانند DNA و ژنهای انسان بود. به محض این که موانع اخلاقی مرتفع شد و حق اختراعات در سلولها و مواد ژنتیکی انسان اجازه داده شده بود، شمار زیادی از تقاضانامههای حق اختراع مدعی مواد ژنتیکی انسان ارائه شد . از اوایل سالهای 1990 تعداد غیرقابل شمارشی از ژنها و DNA به ثبت رسیدند. بسیاری از ژنها، DNA و دیگر مواد ژنتیکی انسان هر روز به ثبت میرسند. هزاران تقاضانامه حق اختراع نزد اداره حق اختراع ایالات متحده معوقاند که مدعی اختراعات گوناگون زیست فنآوری میباشند، اکثریت آنها ادعا در مواد ژنتیکی انساناند. بنا به گزارشات در سال 2001 تنها در اداره حق اختراع ایالات متحده 20000 حق اختراع ژنی اعطا شده و 25000 تا از آنها معوق ماندهاند. اکثر ژنهای به ثبت رسیده و DNA برخی پروتئینها را رمزگذاری میکنند که در زمینه دارویی در آمادهسازی برخی از انواع دارو و واکسن مفیدند.
تحقیق در زیست فنآوری و ژنتیک با اختراع فنون شبیهسازی بعد جالب توجهی یافته است. سراسر جهان با اخبار تولید دالی، گوسفند شبیهسازی شده در 1997 هیجان زده شده بود. دالی یک کلون از یک گوسفند 6 ساله بود که شبیه والدینش بود. دالی مباحثات گستردهای را در اخلاق مورد بحث در تحقیق زیست فنآوری به وجود آورد. اعتراضاتی به وجود آمد که زیست فنآوری در حال نابود کردن اخلاق جامعه است.
شبیهسازی از آنجا که مخالف اخلاق، وجدان و سیاست عمومی بود، منع شده بود. که اختراعات مربوط به انسانهای ترنسژنیک نیز بر همین مبنامنع شدهاند. در اداره حق اختراع ایالات متحده استانداردهای اخلاق و اصول اخلاقی جامعه پذیرفته شد، استانداردهایی که به صراحت تحت قانون حق اختراع مقرر نشده است. اما در هر صورت پس از طرح شبهات معینی دربارهی مقاومت واقعی ایالات متحده در موضوع شبیهسازی انسان بعداً رای داده شد که فرآیندها یا شیوههای شبیهسازی انسان قابل ثبت بودند. منطقی که پشت سر مجازدانستن ثبت شیوههای شبیهسازی انسان بود، جای سؤال داشت. هدف از شیوه شبیهسازی بشرمطمئناً شبیهسازی انسان است. وقتی شبیهسازی انسان و به ثبت رساندن انسان بر مبنای اخلاق منع شده، بر چه مبنایی ثبت شیوههای شبیهسازی انسان اخلاقی است؟ نیاز است این موضوع با ارجاع به احتمالات شبیهسازی انسان در آینده مورد رسیدگی واقع شود.
5) اخلاق در تحقیق ژنتیکی انسان
تحقیق در ژنتیک با هدف پیوند زدن به بدن یک بیمار نیازمند که نقص عضو دارد به تولید اندامهای انسانی می انجامد . صرف نظر از اعتراضات اخلاقی به شبیهسازی و تکثیر اندامهای انسانی و پیوند زدن آنها به اندامهای انسانهای زنده، زیست فنآوری برای برآوردن احتیاجات افراد نیازمند در رمقابل این اعتراضات مقاومت نموده است. تحقیق در ژنتیک انسان موانع اخلاق و اصول اخلاقی را با هدف فاش نمودن دستورالعمل ژنتیکی بدن انسان به منظور درمان بیماریهای ژنتیکی پشت سر گذارده است .
به علاوه تحقیق ژنتیکی انسان تحقیق در ژنوم بشر، تحقیق جنینی انسان و تحقیق سلول بنیادین را به همراه داشته و نگرانیهای جدی اخلاقی را به دنبال دارد. تحقیق ژنوم یک انسان، دستورزی ساختار ژنتیکی فرد را به دنبال دارد که از نقطه نظر اعتراضات اخلاقی بسیار مجادله برانگیز است.
این پیشرفتها موجب شد دولت آمریکا کمیته ای، به نام “کمیته رئیس جمهور در اخلاق زیستی “، برپا نماید تا در موضوعات اخلاق زیستی در رابطه با پیشرفتها در علم و فنآوری زیست پزشکی ، مشاوره دهد. این کمیته در تحقیق خود دربارهی اخلاق در شبیهسازی انسان و شأن بشر، تشخیص داد که امروزه بیشتر تحقیقات زیستی معمول و بسیاری تقاضانامههای دارویی مهم وابسته به شبیه سازی است که بسیاری از مسائل پیچیده اخلاقی را در بر می گیرد، کمیته در اولین گزارش خود که در جولای 2002 ارائه شد، منع شبیهسازی انسان را توجیه نمود. در زمینه احتمال شبیهسازی انسان و در رابطه با گزارش کمیته مشورتی ملی اخلاق زیستی و کمیته رئیس جمهور و اخلاق زیستی با این نتیجهگیری که شبیهسازی انسان غیراخلاقی است، دولت آمریکا سعی نمود قانونی وضع نماید تا از شبیهسازی انسان جلوگیری نماید. تلاشها وقتی طعم موفقیت را چشید که کنگره، قانون منع شبیهسازی انسان را در سال 2003 وضع نمود. قانون،شبیهسازی انسان را تکثیر غیرجنسی (تکثیری که با واحد تخمک و اسپرم ابداع نشده است) تعریف می نماید. یعنی تکثیری که با وارد کردن مواد بنیادین از یک یا چند سلول بدنی انسان در یک تخمک بارور یا نابارور از کسی که مواد بنیادی به او منتقل شده است به منظور تولید یک موجود زنده در هر مرحله از رشد که از لحاظ ژنتیکی به یک انسان موجود یا از پیش ایجاد شده واقعاً همانند است . قانون میانشبیه سازی با هدف تکثیر و شبیهسازی با هدف درمان تفاوت قایل شده است. هدف شبیهسازی با هدف تکثیر یعنی شبیه سازی یک انسان زنده،حال آن که شبیهسازی درمانی تولید هر بافت از اندام یک بشر برای جایگزین نمودن آن با اندام آسیب دیده است. قانون، شبیهسازی با هدف تکثیر را بر مبنای ملاحظات اخلاقی منعمی کند، اما شبیهسازی درمانی را اجازه میدهد .
به علاوه، این قانون بیان میکند که هر گونه تلاشی برای شبیهسازی انسان یا دخالت در جنین تکثیر شده بوسیله شبیهسازی انسانی و ارتباط با هر محصول مشتق از چنین جنینی طبق قانون منع شده و قابل مجازات است. این مجازات عبارتست از زندان وجریمه ای که کمتر از یک میلیون دلار نمی باشد . قانون بر آن است تا مفاهیم حقوقی و اخلاقی پیشرفتهای جدید در فنآوری پزشکی در مورد شبیهسازی انسان را مطالعه و بررسی نماید .
6) اخلاق در دستورزی بدن بشر و جنین انسان درجهت رضایتمندی
امکان بالقوه زیست فنآوری در داشتن فرزند بهتر، داشتن بدنهای بدون عمر معین و روحهای شاد نمیتواند نادیده گرفته شود. در طول زمان بارداری از طریق دستورزی جنین، ویژگیهای صفات اختصاصی مطلوب میتواند داخل گردد و صفات اختصاصی ناخواسته زدوده شود. با یک عمل میتواند در بدنهای پیر تزریقی صورت گیرد تا آنها احساس جوانتری پیدا کنند. ویژگیهای ظاهری بهتری از طریق دستورزی تسهیل شده زیست فنآوری میتواند به بدن تزریق شود. حتی شخص میتواند یک خلق شادتر روحیه بهتری پیدا کند و حافظه میتواند ارتقاء داده شود. کمیته رئیس جمهور در اخلاق زیستی دومین گزارشش را در اکتبر 2003 با تمرکز بر اخلاق در دستورزی جنینهای انسان و استفاده از زیست فنآوری در پی رضایتمندی بیشتر تسلیم نمود. گزارش کاملاً با دستورزی بدن انسان یا جنین برای حصول نتایج مطلوب مخالفت ننمود. اما در شیوع این زیست فنآوری استفسار نمود. کمیته عقیده دارد که چنین اقداماتی باید به دقت زیر نظر گرفته شود، وگر نه اگر هر کس در جامعه به دنبال آن رود، ممکن است از لحاظ اخلاقی در جامعه انحطاط ایجاد نماید.
7) اخلاق در تولید مثل تسهیل شده فنآوری
]]>
دیدگاهتان را بنویسید