
تحقیق رایگان با موضوع عادت به مطالعه، تعلیم و تربیت، موفقیت تحصیلی، تعبیر و تفسیر
عادت کردن به مطالعهی صحیح یک امر اکتسابی است، یعنی همانگونه که انسان خواندن و نوشتن را یاد میگیرد، میتواند راه صحیح مطالعه را هم یاد بگیرد. متناسب با هدفی که فرد از مطالعه دارد و حتی به تناسب محتوا و موضوع و نوع مطالب روشهای مختلفی وجود دارد. )اشرفیریزی، 1382) باید به این نکته توجه کرد که ایجاد و پرورش چنین مهارتهایی با این هدف صورت میگیرد که خواننده بتواند برای مطالب مختلف سرعتهای متناسب با آنها را به کار برد، و بهجای کاربرد یک روش واحد مطالعه، انعطاف نشان دهد و متناسب با نیاز، روش خود را تغییر دهد. ازطرف دیگر، هرچه خواننده از روش اجمالی به سمت مطالعهی تجسسی حرکت کند، خوانندهی فعالتری خواهد بود و لذا مطلب را بهتر
میفهمد و درک میکند (اشرفیریزی، 1388).
2-11 مولفههای عادت به مطالعه
عادت به مطالعه دارای مولفههای تمرکز، یادآوری، سازماندهی زمان، مطالعه یک فصل، گوش کردن و یادداشتبرداری، برگزاری امتحانات و انگیزه میباشد، که در زیر به توضیح هر یک از مولفهها پرداخته میشود:
تمرکز48: توانایی توجه اختیاری، باثبات، کامل، و قوی بر یک موضوع و ندیده گرفتن مطالب نامربوط است. کسانی که از امتیاز مهارت تمرکز برخوردارند قادر میشوند در هر زمان و مکان که بخواهند، و به مدتی که لازم بدانند بر موضوعی (چه مورد علاقه آنها باشد چه نباشد) تمرکز کنند، بدون آنکه تحت تاثیرعوامل پریشانکنندهی درونی و یا بیرونی قرار گیرند. براساس این ویژگیها دارندگان مهارت تمرکز
محدودیتهای ناشی از زمان، مکان، مدت، موضوع و پریشانکنندههای حواس را کم کرده، گزینشهای خود را افزایش میدهند و با به کارگیری این قدرت بزرگ میتوانند در خانه، محل کار، و هرجای دیگر تمرکز کرده، کارآمد و موفق عمل کنند. این افراد در تمرکز عمیق چنان مجذوب موضوع میشوند که چیزهای دیگر را حس نمیکنند( دهقان، 1385).
در هر موقعیتی که نمیتوانید برای مطالعه تمرکز یابید سعی کنید بهطور واضح آن را نزد خویش تجزیه و تحلیل کرده و احساساتتان را بررسی کنید؛ هر موقعیت را بهطور منطقی تعبیر و تفسیر کنید حتی بیشتر از آنچه در مواقع معمول انجام میدهید؛ در خود آمادگی لازم را برای بروز واکنشهای جدید که بهجای احساس از عقلتان تبعیت میکند بوجود آورید؛ هرگاه مزاحمتهای بالقوهای در اطرافتان وجود دارد تعمداً انرژی بیشتری صرف مطالعه کنید؛ هنگامی که براثر مزاحمتهای اطراف دچار تشتت حواس شدید، حتماً خود را به مطالعه مطالبی که مورد علاقهتان است سرگرم کنید؛ بین مطالب کتاب و عقاید خویش ارتباط برقرار سازیدو حتی میتوانید بهوسیله پرسش از خودتان در زمینه موارد مطالعه و برطرف ساختن عوامل مزاحم به تقویت مثبت حواستان کمک کنید (مرتضویزاده، 1383).
یادداشت موارد مزاحم افکار: به هنگام مطالعه همواره اتفاق میافتد که کارهای فراموش شده و عقب افتاده به ذهن میرسد پس چند برگ کاغذ در وقت مطالعه داشته باشید و موارد مزاحم افکارتان را یادداشت کنید و حتی اگر راهحلهای درسهایی غیر از درسی که مشغول مطالعهاش میباشید بنظرتان رسید آن را بنویسید. این کار باعث جمع شدن مجدد ذهن و دور شدن افکار مزاحم از شما خواهد گردید
(مرتضویزاده، 1383).
تقسیمبندی مطالب: کارهای مطالعاتی خود را به موضوعات کوچکتر تقسیم کنید و برای هر قسمت وقت معینی در نظر بگیرید و حتی زمان لازم را با زنگ ساعت مشخص کنید (بهویژه مواقعی که با کمبود زمان روبرو هستید). حتی میتوانید هدفی را برای خویش در نظر بگیرید( بخشی 1375،46)
مقدار کار باید متناسب و معقول باشد: سعی کنید مطالب را انباشته نکنید و مطالعه را با برنامهریزی مناسب و زمان معین انجام دهید. برای بهتر شدن تمرکزحواس تناوبمطالعه را در نظر بگیرید. اگر بتوانید هنگام مطالعه با تنظیم اوقات خویش موارد مختلف را بطورمتناوب مطالعه کنید، هم بر سرعت کارتان افزوده خواهد شد و هم نیاز به استراحت نخواهید داشت زیرا تازگی مطالب موجب کاسته شدن خستگی حواس میگردد. هنگام مطالعه نقش با ارزش خویش را مرور کنید. اگر به هنگام مطالعه به یاد بیاورید که اگر عمیقتر مطالعه کنید آینده بهتری خواهید داشت. اعتماد و اتکا بهنفس بیشتری پیدا میکنید. در حین مطالعه به شغل خویش و آیندهی روشنی که انتظارتان را میکشد و نزدیکتر شدن به هدف فکر کنید زیرا همهی این افکار شوق ادامه کار را در شما تقویت خواهد کرد0بخشی48،1375).
یادآوری49: بنابه نظریههای وابسته به روانشناسی خبرپردازی، یادگیری، زمانی صورت میپذیرد که اطلاعات دریافتی تمام مراحل حافظه را طی کنند و وارد حافظه درازمدت شوند. پس از آن، هرزمان که ما بخواهیم از یادگیریها یا آموختههایمان استفاده ببریم باید آنها را یادآوری کنیم. یادآوری به دو صورت انجام میگیرد: بازشناسی50 و بازخوانی51. بازشناسی یعنی اینکه تشخیص بدهیم که موردی یا مطلبی را
میشناسیم یا خیر. بازخوانی به این معنی است که فرد مطلب موردنظر را کاملاً از حافظه فراخواند. در ضمن تمرینهای یادگیری، یادگیرنده ابتدا قادر به بازشناسی و بعد قادر به بازخوانی خواهد بود .ضمنا فراموشی، درست عکس این اتفاق است. مطل
بی که خوب آموخته شده است و هنوز از زمان یادگیری آن زمان زیادی نگذشته است، قابل یادآوری(بازخوانی) است، اما پس از مدتی که بدون استفاده باقی بماند دیگر قابل بازخوانی نیست، اما قابل بازشناسی است. یعنی یادگیرنده میتواند آن مطلب را از میان مطالب بازشناسی کند، ولی قادر به تولید نخواهد بود. سرانجام اگر مطلب یادگرفته شده باز هم برای مدتی بدون استفاده بماند، نه قابل یادآوری خواهد بود نه قابل بازشناسی، اما در یادگیری مجدد یا بازآموزی52 زودتر از مطالبی که اصلا” آموخته نشدهاند یاد گرفته خواهد شد(سیف52،1376).
سازماندهی زمان53 (برنامهریزی54): داشتن برنامهی منظم و هدفدار یکی از عوامل اصلی موفقیت است. برنامهریزی صحیح و اینکه چگونه از وقتتان حداکثر استفاده را ببرید، کمک زیادی به شما در مطالعه
میکند. بنابراین برای اینکه مطالعه فعال و پویایی داشته باشید باید یک برنامه صحیح و اصولی طرحریزی کنید و براساس برنامه خود مطالعه کنید. پس برنامهریزی یعنی تلاشی مجدانه برای رسیدن به اهداف، حرکتی گامبهگام، هوشمندانه و منطقی برای رسیدن به سکوی موفقیت، تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده، حرکتی فعال و موثر برای دستیابی به خواستهها میباشد. علاوه بر آن توانایی و امکاناتی است که هر فرد دارد وباعث دقت و نظم و هماهنگی در انجام کارهای روزانه و افزایش میزان درک و یادگیری مطلوب و ایجاد علاقه میشود. برنامهریزی یکی از روشها و راهحلهای موثر از بین بردن اضطراب و نگرانیهاست که تمرکزحواس را آسان و فرد را برای یادگیری بهتر آماده میکند ( علیپور،1370). اساس برنامهریزی یعنی هر کاری را در جای خود انجام دهیم، اعتدال و میانهروی را مراعات کرده و برنامه به گونهای تهیه شود که مطالعه، تفریح، استراحت، تغذیه، ورزش، حضور بهموقع سر کلاس، کار و فعالیت نهایتا” زندگیکردن همه متناسب و کافی باشند. وقتی قصد مطالعه دارید، باید برای خود مشخص کنید که چهمدت به مطالعه خواهید پرداخت. پس از تعیین مدت مطالعه، تصمیم بگیرید چه مقدار از کتاب را در مدت مشخص بخوانید. به این ترتیب میان تمام قسمتهایی که باید مطالعه کنید، پیوندی بهوجود میآید و خواندن و یادگیری نظم میگیرد. یک برنامه مطالعاتی بایستی قابل انعطاف باشد. یعنی با حوادث و اتفاقات پیشبینی نشده قابل اجرا باشد. بنابراین باید اوقاتی به عنوان وقت آزاد پیشبینی شود تا بتوان عقبماندگیها را جبران کرد. ویژگی دوم برنامه قابلاجرا بودن آن است. یعنی با توجه به نیازهای شخصی برنامه تهیه شود و ساعاتی از روز را برای مطالعه در نظر بگیرید و ساعاتی را برای کارهای اجتماعی، تفریح و استراحت و ساعاتی را برای کارهای موظف تعیین کنید و بعضی اوقات را آزاد بگذارید. تخمین زدن زمان یکی از عوامل موثر در تدارک دیدن یک برنامه موثر مطالعه است. (نظری،1376) زمان مطالعه خود را برحسب ساعت تقسیمبندی کنید(سیف 1386).برای آغاز مدیریت زمان فرد باید به یک دیدگاه روشنی از اینکه در حالحاضر زمان خود را چگونه صرف میکند، داشته باشد. این کار، به فرد کمک
میکند تا مدتزمان فعالیتهای کنونی خود را برآورد کند. برای رسیدن به یک برآورد درست، فرد لازم است تا در جریان چگونگی صرف زمان خود در طول هفته قرار بگیرد. در مدیریتزمان باید همه ضرورتها مشخص شده و برای آنها زمان مناسبی در نظر گرفته شود. فهرستبندی روزانه باید با اولویتها و ویژگیهای مشخص هماهنگ باشد. در فهرستبندی روزانه، زمان مطالعه بهتر است وقتی باشد که فرد بیشترین انرژی را برای یادگیری دارد. مرور مطالب کلاسها بهتر است هر چه زودتر بعد از کلاس انجام شود. در فهرست زمانبندی برای هر ساعت مطالعه لازم است که 10 دقیقه استراحت در نظر گرفته شود. بعد از تنظیم زمان و تدوین جدول زمانبندی، درباره مهمترین کار خود فکر کنید. آیا
فرصتهایی بوده که کاری انجام ندادهاید، اگر چنین بوده علت را بررسی کنید و سعی کنید موانع را برطرف کنید. معمولا” انجام تکالیف سخت و پیچیده دشوار بوده و افراد کمالگرا تمایل بیشتری به احتراز از چنین تکالیفی دارند. برای راحتی، انجام چنین تکالیفی را به بخشهای قابل انجام و کنترل تقسیم کرده و در زمان تعیین شده آنها را انجام دهید(شقاقی،1382).
گوش دادن و یادداشتبرداری 55:10درصد یادگیری از طریق شنوایی صورت میگیرد درمجموع 94 درصد کل یادگیری ما از طریق دیدن و شنیدن یعنی در اندام گوش و چشم است. گوش دادن فعال هنر و مهارتهایی است که جلب اعتماد و درک مقابل را به همراه دارد به ما کمک میکند تا پیچیدگیهای شخصیتی و روانی فرد را بهتر تشخیص داده و از بسیاری از سوءتفاهمها جلوگیری کنیم، به این سبب معتقدند، گوش دادن، پایه برقراری ارتباط است. ارتباط خوب و موثر با دیگران نیازمند بودن در کنار آنها نیست، چون که ارتباط از یک سو رساندن پیام به شخص دیگر است ولی ازسوی دیگر درک آن چیزی است که دیگری میکوشد به ما بگوید. مهمترین مهارتی که به ما کمک میکند تا بتوانیم درک درست و منطقی از کلام و احساس دیگری داشته باشیم، گوش دادن است.
خوبشنیدن: کسب مهارت موفقیت تحصیلی؛ یافتن معنای گفتار دیگران در ذهن خود؛ تمرکز بر پیامهای دیگران؛ افزایش قدرت یادگیری؛ افزایش تفاهم ما با دیگران؛ ابراز علاقه، نگرانی و توجه به دیگران؛ افزایش روحیه مشارکتجویی و کار گروهی؛ کمک به خودآگاهی و گسترش شناخت از خود و دیگران.
هدفها: برداشت کامل و درست و مناسبتر منظور دیگران؛ ت
شویق دیگران به بیان و ابزار آزادانه و صادقانه مسائل خود؛ تقویت ارتباط و تعامل خود با دیگران؛ جلوگیری از سوءتفاهمها؛کمک به درک گفتههای دیگران.
راهکارها: توانا کردن افراد در حس شنوایی برای خوب شنیدن و توجه به دیگران؛ کمک به کودکان برای لذت بردن از صداهای موجود درطبیعت؛ توانمند کردن در حس شنوایی؛ افزایش قدرت شنوایی؛ کمک به کودکان تا بتوانند توانایی شنوایی و قدرت خوب آن را به دست بیاورند؛ بتوانند احساس خود را درباره صـداهـای مـوجـود در طبیعت تـوصیف کنند؛ تـوانـا کـردن در خـوب شنیدن نسبت بـه دیـگران
( کاکیا 1389 ،126).
یادداشتبرداری: مهمترین نکته در یادداشتبرداری این است که افراد باید بعد از درک کامل موضوع ، شروع به یاداشتبرداری کنند. در واقع، بعد از اینکه از یادگیری مطلب مطمئن شدند، این کار را انجام دهند. فقط در این صورت است که میتوانند خلاصه مطالب را آنهم با زبان خودشان بنویسند. در
یادداشتبرداری، تکرار جملات کتاب یا حرفهای معلم، به اندازه استفاده از جملاتی که از تفهیم مطالب توسط خود فرد حاصل میشود، مفید واقع نخواهد شد. در یادداشتبرداری علاوه]]>
دیدگاهتان را بنویسید